![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
||
![]() |
![]() |
![]() |
Template By: LoxBlog.Com
آباژور طرح خورشید
یاس برای همه
جملات ناب
شکلات تلخ
استقلالی هاش بیان تو
سمت خدا
بسیجیان حوزه 6
خواندنيهامفيدترين وبلاگ
انتظارفرج
گلچین کلیپ مذهبی
نمکدون(طنزوسرگرمي)
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
انتظارسبز
و آدرس
www.nikdin.LoxBlog.com
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
داستان کوتاه : چهره زشت نفرت
معلم يک مدرسه به بچه هاي کلاس گفت که ميخواهد با آنها بازي کند. او به آنها گفت که فردا هر کدام يک کيسه پلاستيکي بردارند و درون آن به تعداد آدمهايي که از آنها بدشان ميآيد، سيب زميني بريزند و با خود به کودکستان بياورند.
فردا بچه ها با کيسه هاي پلاستيکي به مدرسه آمدند. در کيسه ي بعضي ها ?، بعضي ها ? و بعضي ها ? سيب زميني بود.
معلم به بچه ها گفت: تا يک هفته هر کجا که مي روند کيسه پلاستيکي را با خود ببرند.
روزها به همين ترتيب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکايت از بوي سيب زميني هاي گنديده. به علاوه، آن هايي که سيب زميني بيشتري داشتند از حمل آن بار سنگين خسته شده بودند.
پس از گذشت يک هفته بازي بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند…
معلم از بچه ها پرسيد: از اينکه يک هفته سيب زميني ها را با خود حمل مي کرديد چه احساسي داشتيد؟
بچه ها از اينکه مجبور بودند سيب زميني هاي بد بو و سنگين را همه جا با خود حمل کنند شکايت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلي خود را از اين بازي، اين چنين توضيح داد:
اين درست شبيه وضعيتي است که شما کينه آدم هايي که دوستشان نداريد را در دل خود نگه مي داريد و همه جا با خود مي بريد. بوي بد کينه و نفرت قلب شما را فاسد مي کند و شما آن را همه جا همراه خود حمل مي کنيد. حالا که شما بوي بد سيب زميني ها را فقط براي يک هفته نتوانستيد تحمل کنيد پس چطور مي خواهيد بوي بد نفرت را براي تمام عمر در دل خود تحمل کني